به گزارش سلامت نیوز به نقل از اطلاعات آنلاین، این روزها افزایش و گسترش دامنه مشکلات زیست محیطی و عوامل محیطی خود عاملی برای مهاجرت خانوادهها از استانهای جنوبی کشور به سمت پایتخت و برخی کلان شهرها شده است، این موضوعی است که جامعه شناسان و اساتید حوزه جمعیت شناسی کشور به آن اذعان داشته و نسبت به تاثیرات منفی این موج مهاجرت یا بهتر بگوییم «کوچ اجباری مردم» از برخی استانهای جنوبی هشدار می دهند.
هر چند در اصطلاح رسانهای هنوز این موضوع آنقدر مهم جلوه داده نشده است یا هنوز از آسیبهای ناشی از این نوع مهاجرت صدای کمی به گوش می رسد اما بسیاری از کارشناسان، دلسوزان محیط زیست و اساتید دانشگاه نگران هستند که در آیندهای نهچندان دور، در اثر نگاه تشریفاتی به حوزه محیط زیست شاهد موجهای پی درپی مهاجرت و کوچ اجباری مردم در اثر مشکلات زیستمحیطی مانند خشکی تالابها و دریاچهها، ریزگردها، آلودگی هوا و بدی آب و هوا به استانهای مرکزی باشیم، آن زمان است که دیگر کار از کار گذشته است و نمیتوان چارهای برای علاج این موضوع اندیشید!
از این رو در گپ و گفتی با «امان الله قرایی مقدم» جامعه شناس و استاد دانشگاه، موضوع مهاجرت مردم در اثر مشکلات زیست محیطی را مورد بحث و نقد و بررسی قرار دادیم که متن آن را می خوانید:
*********
*آقای قرایی مقدم ! به تازگی اخباری مبنی بر افزایش آمار مهاجرت هموطنانمان بویژه از مناطق جنوبی کشور، با توجه به مشکلات زیستمحیطی منتشر شده است. اولین برداشت شما از مواجهه با چنین اخباری چیست؟
رشد آمارهای مهاجرت افراد در پی بروز مشکلات زیست محیطی عاملی است که ذهن را به سمت ریشه یابی این موضوع سوق میدهد، برای این منظور لازم است ابتدا به تعریف مهاجرت بپردازیم، از نظر روانشناسی اجتماعی افرادی مهاجرت میکنند که باهوشترند، چرا که هوش قدرت انطباق و قدرت سازگاری فرد با محیط است بنابراین زمانی که فرد در شرایطی قرار بگیرد که امکان ماندگاری وجود نداشته باشد براساس هوش خود تصمیم به ترک موقعیت میگیرد.
انسان با مهاجرت بزرگ شده، اگر انسان ابتدایی را در نظر بگیرم هیچگاه ساکن نبوده است و همواره برای تغییر و بهبود شرایط زندگیاش تلاش کرده بنابراین اساس پیشرفت بشر مهاجرت است و انسان بر اثر مهاجرت یا حرکت به پویایی میرسد.
*با توجه به اینکه افراد با هوش مهاجرت میکنند آیا مهاجرت یک مقوله مثبت اجتماعی است؟
مهاجرت از نظر روانشناسی عکسالعمل افرادی است که تلاش دارند قدرت انطباق پذیری خود با محیط را افزایش دهند و هر زمان که احساس کنند حالت انتخاب برتر وجود دارد در تصمیم خود تجدید نظر میکنند، راز ماندگاری انسان هم همین نکته است اما این مقوله از نظر جامعه شناسی و بازخورد اجتماعی آن نمیتواند به طور کامل مثبت باشد بلکه ناهنجاریها و آسیبهای بسیاری به همراه دارد.
*چرا مهاجرت از عوامل برهم زننده انضباط اجتماعی و جمعیتی است؟
شرایط محیطی را باید در بروز مهاجرت در نظر گرفت، تا به حال اهالی سیستان وبلوچستان چندین بار کوچ کردهاند، افراد به محض اینکه بدانند شرایط زندگی محیا نیست تغییر مکان میدهند، اما تبعات اجتماعی و جمعیتی این پدیده مقولهای مجزا است که همزمان با تغییرات جمعیتی و جابهجاییهای صورت گرفته اتفاق میافتد.
مهاجران در برنامههای مطالعاتی به۲ گروه تقسیمبندی میشوند، یک گروه افرادی هستند که از آسیب مصون میمانند اما گروه دوم باعث جرمخیزی و تشدید آسیبهای اجتماعی در محل کوچ خود هستند.
*چندی پیش برخی مدیران اعلام کردند باید مردم با مشکلات زیست محیطی کنار بیایند، با این شرایط پیامدهای این موضوع چیست؟
بر طرف کردن این مشکلات به طور حتم چندین و چند سال طول میکشد و با توجه به رویهای که مدیران محیط زیست برای حل این مشکل در پیش گرفتهاند دستیابی به هدف طولانیتر هم خواهد شد، با این تفاسیر و با توجه به اینکه در حال حاضر مردم سیستان وبلوچستان در فقر هستند چگونه میتوانند کوچ نکنند، در هفت گل مسجدسلیمان یا در ایلام وضعیت همین است، مهاجرت زمانی صورت میگیرد که فرد نتواند زندگی روزمرهاش را ادامه دهد.
اگر روزی زایندهرود خشک شود اصفهانیها هم مهاجرت میکنند، مردم تشخیص میدهند که وعدهها بزودی عملی نمیشود بنابراین تصمیم میگیرند در منطقه نمانند، فرد زمانی که نتواند شرایط زندگی راحت را فراهم کند مهاجرت میکند.
*عملکرد دولت ها در سال های گذشته چقدر در کاهش یا افزایش این پدیده نقش داشته است؟
نگاه به عملکرد دولتها درباره بهبود شرایط زیست محیطی چشماندازی جز افزایش مهاجرت و کوچ را نمایان نمیکند به علاوه اینکه تغییرات تخریبی محیط زیست نیز با سرعت در حال انجام است و انسان در تشدید آن نقش دارد، این موضوعی است که ابن خلدون ۷۰۰ سال پیش مطرح کرده که انسان محیط را آلوده میکند، ۷۰ درصد کشور ما هم که خشک و فراخشک است بنابراین دورنمای روشنی نمیتوان از این وضعیت متصور شد.
باید ابتدا به داد کشاورزان منطقه رسید، دستور رهبر انقلاب مبنی بر آبادی سواحل مکران وجود دارد اما حرکت لاکپشتی مدیران در این مسیر وضعیت را بدتر میکند، بخش جنوب سیستان و بلوچستان شرایط بهتری دارد، نخلستان و زمین زراعی هنوز باقی مانده است بنابراین باید هم و غم دولت آبادانی جنوب سیستان باشد، قبل از ایلام، خوزستان و آذربایجان غربی باید به فکر سیستان وبلوچستان باشیم، باید با به کارگیری نیروهای بومی و ایجاد شغل مردم را در منطقه نگه داشت.
*آقای قراییمقدم! در صورت افزایش آمار مهاجرت باید منتظر چه پیامدهایی باشیم؟
این موضوع دهها پیامد به دنبال دارد، مهاجرت از نظر جامعه شناسی سلسلهای از مسائل را در جامعه ایجاد میکند، از نظر اقتصادی مهاجر فرستی و مهاجرپذیری متفاوت است، مهاجر فرستی برای منطقه زیان به همراه دارد چون نیروی کار جوان را از دست میدهد، دومین موضوع برهم خوردن نسبت جنسی جمعیت است، چراکه مردان بیشتر مهاجرت میکنند بنابراین در بحث ازدواج مشکل ایجاد خواهد شد.
به علاوه از نظر تجانس فرهنگی هم مهاجرت اثرگذار است و انواع آسیبهای اجتماعی را به همراه دارد، در حال حاضر شهرهای مهاجر پذیر مانند کرج به دلیل نبود تجانس به ایران کوچک تبدیل شدهاند و چون مهاجرت خود کنترلی را ضعیف میکند وقوع جرم بالا میرود، در جامعه نامتجانس ترس از شناخته شدن کم میشود بنابراین آمار جرائم بالا میرود، مهاجرت در نهایت فرهنگ جامعه را دگرگون میکند و اثرات اقتصادی و سیاسی نیز به دنبال دارد.
*با وجود سند آمایش سرزمینی چرا گرفتاریهای زیست محیطی و مشکلات پیشبینی نشده است؟
برنامههای زیستمحیطی مانند طرح ستیران در ۷ جلد در گذشته تهیه شد که براساس ساختار و سازمان فضایی منطقه انجام گرفت و براساس ظرفیت مناطق طرح آمایش سرزمین هم تدوین شد، اما نکته اینجاست که به آن عمل نشده است، مردم زمانی که مشاهده میکنند مدیران به فکر آنها نیستند فرار را بر قرار ترجیح میدهند، باید دولت به پیام این هشدارها توجه کند، مهاجرت و کوچ اجباری باعث از بین رفتن زیر ساختهای استان و در نهایت تخریب کامل شهرها و سرمایههای کشور میشود.
*این شرایط در حال حاضر در کشور ایجاد شده است؟
نگاهی به بافت جمعیتی استان سیستان و بلوچستان نشان میدهد این شرایط در این استان نه تنها شروع شده بلکه پیشرفته هم شده است، در سیستان و بلوچستان بیشتر افراد مسن ساکن هستند و جوانان ترک دیار کردهاند، این وضعیت زنگ هشداری است برای آغاز تبعات اجتماعی و زیست محیطی پدیده مهاجرت و کوچ اجباری افراد از شهرها و روستاها، از نظر آسیبشناسی اجتماعی جرم رابطه مستقیمی با مهاجرت دارد، بنابراین با افزایش آمار مهاجرت جرم هم رشد خواهد کرد، نابسامانی اجتماعی ایجاد میشود و نیروی کار مازاد به وجود میآید، بر این اساس مهاجرت در منطقه مهاجرپذیر به بیکاری دامن میزند.
بیکاری هم خود عاملی است که آسیبهای اجتماعی را تشدید میکند با توجه به این موضوع باید منتظر اعتیاد، دزدی و انواع آسیب های اجتماعی در چنین مناطقی باشیم.
* رسیدگی به مشکلات زیست محیطی و ساماندهی به وضعیت مهاجرت تا چه اندازه در اولویت سازمانهای مربوط قرار دارد؟
در شرایط فعلی قانون و ضوابط اجرایی نمیشود و سازمانهای مسئول هم دغدغه این موضوعات را ندارند، این موضوع ریشه تاریخی دارد دولت ها هیچکدام محیط زیست را در اولویت قرار ندادهاند نگاهی به بافت جمعیت ساکنان استانهایی مانند گلستان و جنوب خراسان رضوی حضور پرتعداد اهالی سیستان و بلوچستان در این مناطق را گواهی میدهد که نشان دهنده پابرجا بودن مشکلات سیستان وبلوچستان در زمانهای گوناگون است.
*برای کاستن از آمار مهاجرت و پیشگیری از تبعات اجتماعی آن چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟
تنها راه برای بازگشت به تعادل رفع عامل کوچ و مهاجرت افراد در منطقه است، باید برای ساماندهی وضعیت زیست محیطی در استانهای سیستان و بلوچستان و خوزستان دست به کار شد، سوءمدیریت در محیط زیست بیداد میکند افرادی که تخصصهای نامرتبط دارند و شناختی از مسائل ندارند اگر امور را در دست بگیرند شرایط به چنین وضعیتی تبدیل خواهد شد.
نظر شما